محل تبلیغات شما
میم عزیزم من با جهان به صلح رسیده‌ام و اگر بخواهم حالم را وصف کنم باید بگویم در نقطه‌ی صلح واقعی هیچ چیز حس نمیشود. نه بهتی،نه شادی، نه رنجی و نه ترسی. البته که بارها سعی کرده‌ام‌ شبیه بقیه آدم‌های اطرافم ترکیب پیچیده‌ای از احساسات انسانی باشم اما بگذار اعتراف کنم که نیستم. تنها احساساتی که در من جریان دارند شور تماشا و اندکی شفقت مادرانه برای کل خلقت است و البته غمی که نمیدانم برای چه روی قلبم افتاده.

خواب‌های آشفته خانم خ

برای میم و همه پرونده‌های باز جهان

نامه 261ام به جان هریسن/بیمار اتاق 42/محل ضبط زیر بالش بیمار

البته ,میم ,کنم ,جهان ,صلح ,دارند ,جریان دارند ,من جریان ,در من ,که در ,دارند شور

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

لاطران کندیمزه سلام زیـرِ نـورِ چـراغ بـرق